بلوچستانءِ پیسری ءُ مروچگین نام

پیسری نام - ھنوگیں نام
دزاّپ - زاھدان
واش - خاش
پھرہ - ایرانشھر
دزّک - سراوان
بن پھل,بن فھل, بن پور - بمپور
گِھ - نیکشھر
جاشک - جاسک
گمبرون - بندر عباس
بشکرد - بشاکرد
رودبار - جیرفت
چھبار,چابار - چابھار
کنرک - کنارک
ھچّان ,ھجّان,ایجان - ھیچان

مُھت - مُخت

من چہ ندکار
لچہ کار ءُ زبانزانتان دزبندی کناں وتی نبشتانکان بلوچستانءِ کوھنءُ پیشگیں ناماں کار مرد بکن انت.ءُ ھنچودرستین بلوچان چہ کسان تاں مزنیناں سبک بدینت کہ کوھنیں ناماں مشموشنت

گوشگ لوٹیت کہ بلوچستان ءِ ملکانی نام ھما وھدءَ بدل بوت انت کہ اسپ چارینوکیں رضا کچل رضاشاہ بوت ءُ دروگیں چارپادستان (ایران) یورپی ملکاں جوڈینت. ١٣٠٧ گجری ,١٩٢٨ عیسائی

علی رئیسی

3 comments:

Kowraan Damoni کوران دامُنى said...

على جان : دروت ءُ دراه بات
په منى ھیالا که:
سراوانءِ پیسریگین نام شستون انت
دزک ,داورپناه ءِ پیسریگین نام انت
بندر عباسءِ پیسریگین نام بندرگُمبدان انت که رندا گمبرون بوتگ ,بلوچانى دورءَ اے بندرا ۲ مزنین گُمبُدبوتگ.
کسِرکند یا قصرقند پیسگین نام کنڈاوگ انت
کوران دامنى

Anonymous said...

واجه رئیسی تئی زحمت په بلوچی زبان و ادب باز ارزشمند انت. البت من هم گون واجه دامنی تپاک اون که سراوانی پیسریکین نام شستون انت. وهدئ که رضا خانی دولت مئی هندا اروش کرت، آ وهدان مسترین قلعه دزک بوته که پدا پهلوی دورا "داورپناه" نام دیگ بوت. رندا آ هندئ اداری کار و بارانی بنجاه و مرکز مان "شستون" یارگ بوت و پهلوی دولت، "شستون" ئ ناما "سراوان" ائر کرت. "دزک" چه شستون معروفتر بوته، بلئ سراوانئ نام شستون بوته نه که دزک، بزان: دزک= داورپناه انت و شستون = سراوان.
ائ نبشتانکا هم بوان ات.
=
Saturday، July 1، 2006

وجه تسمیه شستون
توضیح: در حال وبگردی سایتها و وبلاگهای بلوچی بودم که نظرم به نوشته ای در مورد شهرستان سراوان در وبلاگ "صبح سراوان" متعلق به واجه عبدالخالق باران زهی افتاد. در کنار آن نوشته ی یکی از خوانندگانش به نام واجه نیاز دزکی را دیدم که نظرم را به خود جلب کرد. برای من که اهل شستون یعنی مرکز شهر سراوان هستم، اطلاعات واجه دزکی خیلی جالب و آموزنده بود. تصمیم گرفتم که نوشته او را در "بلوچی نام و نشان" رونوشت کنم. با سپاس از واجه نیاز دزکی و عبدالخالق باران زهی
گون نئیکین واهگان- شستونی
http://balochinames.blogspot.com
* * *
نوشته: نیاز دزکی
منبع: وبلاگ صبح سراوان
www.sohhesaravan.blogfa.com

سلام و خسته نباشی!
مطلبت در مورد سراوان جالب بود. برای غنای نوشته ات اگر نکات زیر را بگنجانی سپاسگزار خواهم بود.
شهر کنونی سراوان تا سال 1307 شمسی یعنی تا زمان سقوط دولت محلی دوست محمد خان باران زهی ، شستون نامیده می شد. هنوز هم مردم بومی منطقه مرکزی شهر سراوان آن را شستون می گویند. تا آن زمان شهر اصلی این دیار دزک بود که قلعه معروف دزک مرکز حکمروایی بهرام خان باران زهی و سپس علیمحمدخان باران زهی (پدر دوست محمد خان) بود. خاندان باران زهی توانسته بودند که قلعه دزک را پس از مناقشات و رقابتهای طویل از دست خاندان بزرگزاده خارج کنند و حکومت شهر دزک و نواحی را در دست بگیرند.
باران زهی ها بتدریج توانستند که قلمرو خود را بسط بدهند و بقیه حکام بلوچ را مطیع خود نمایند. با فتح منطقه بمپور و بلوچستان جنوبی -مکران- سرانجام آنها توانستند که یک دولت مقتدر در بلوچستان ایجاد کنند. باران زهی ها با بقیه حاکمان متحد شدند و حتی در بسیاری موارد وصلتکار نیز شدند که از آن جمله می توان به وصلت با سردارزهی های منطقه دشتیاری اشاره کرد. البته بعدها با خاندان بزرگزاده و میرمرادزهی و دیگران نیز وصلت کردند.
لازم به یادآوری است که اساسأ ّباران زهی ها از مناطق شمال بلوچستان در افغانستان به منطقه سراوان آمده اند. می گویند که ابتدا به منطقه ناووگ (ناهوگ) آمده و سپس در منطقه کنونی شهر سراوان - شستون - ساکن شدند. فامیلهایی مانند باران زهی، بارکزهی، ارباب، امرا و ... از جمله فامیلهای خاندان باران زهی شستون به شمار میروند.
بر اساس داده های نیاکان و ریش سفیدان شستون، در ابتدا نام این شهر -سراستون - بوده است. اگر کسی می پرسیده که - سراستون- (استون به مفهوم رعد است) کجاست، در جواب می گفتند همانجا که 60 ستون است. کم کم 60 ستون (شست ستون ) در محاوره به شستون تبدیل شده است. پس نام سراوان فعلی شستون بوده است. لازم است که با حفظ نام سراوان - برای تمام شهرستان - از مسئولین و بوییژه از شورای شهر بخواهیم که قسمت مرکزی شهر را رسمأ -شستون- بخوانند تا این نام تاریخی به فراموشی سپرده نشود. حدود مابین کوه مهرگان تا فلکه برزگ بکشان (بخشان) را رسما -شستون - بخوانید.
نیاز دزکی

شسـتــــونی said...

واجهین رئیسی دروت
چه منی خیالا شر تر انت که بگوش ات 1307 هجری شمسی یا خورشیدی نه که 1307 گجری. ائ یک پکائین ساب و دادئ انت که سدانی سالا کارمرز بوته. همئ پئیما منی گمانا، "چارپادستانان" شرئین لبزئ نه انت. شمئ بلوچ دوستی و ادبی زحمت جوان انت، بلئ باز گهتر انت که مان وتی نبشتانکا "تعصب" مه کن ات. شمئ کستر- شستونی بلوچ
=
http://balochinames.blogspot.com